سخنی در باب انتخابات سازمان نظام روانشناسی و مشاوره
مگر میشود کسانی بجز منفعت شخصی دغدغهی صنفی و اجتماعی داشته باشند و اینچنین تیشه بهدست به جان نهال نوپای سازمانی بیفتند که برای تأسیس آن خون دلها خورده شد. جناب آقای دکتر حاتمی! بهنظر شما و دوستانتان این اندازه تعجیل برای برگزاری انتخاباتی که سه سال آن را به تعویق انداختهاید کمی مضحک نیست؟! و عمق فاجعه را بیشتر نمایان نمیکند؟!. جناب آقای دکتر حاتمی چرا هر چه جستجو می کنم اسناد شفافیت مالی سازمان را که بودجه آن از جیب مشاوران و روانشناسان سخت کوش و سختی کشیده تأمین می شود نمی یابم؟! اینجاست که آدمی پوچی بسیاری از مفاهیم را درک میکند.آدمی رابطه ابزاری و من-شی (مارتین بوبر) را عمیق تر درک میکند و می فهمد چگونه میتواند به ابزاری برای مانور قدرت دیگران بدل شود. درک میکند که چگونه قانونگریزها داعیهدار قانون میشوند. درک میکند که چگونه میتوان خون خلق الله را به شیشه ریخت و به خودشان بهبهای گزافی فروخت. درک میکند که در صنف روانشناسان و مشاوران چگونه افراد به شهروندان درجه 1 و 2 تقسیم میشوند.
از ما که انتظار ندارید انتخابات شما را بهرسمیت بشناسیم! شما که در این سالها جز پیکرهی نیمهجانی از سازمان نظام چیزی باقی نگذاشتید. بنده بهصراحت عرض میکنم نمی توانم به انتخاباتی که برگزار کننده آن شما و دوستانتان باشد اعتماد کنم. محمدسجاد صیدی، عضو هیأت علمی دانشگاه رازی